تعریف اخلاق: ماده «خَلق» (بالفتح) به معنای صورت ظاهری است و «خُلق» (بالضم) به معنای صورت باطنی است. صورت باطنی انسان همچون صورت ظاهریاش دارای هیئت و ترکیبی زشت یا زیباست. در مفردات هر دو را (خَلق و خُلق) در اصل یکی میدانند، لکن «خَلق» (بالفتح) را مخصوص شکلها و هیئتهایی میداند که باچشم و بصر درک میشوند و «خُلق» (بالضم) را به سجایا و قوایی که با بصیرت قابل درکاند.
تعداد صفحات | 24 |
حجم | 306 کیلوبایت |
فرمت فایل اصلی | pptx |
دسته بندی | مدیریت |
پاورپوینت اخلاق در مدیریت چیست؟
تعریف اخلاق:
ماده «خَلق» (بالفتح) به معنای صورت ظاهری است و «خُلق» (بالضم) به معنای صورت باطنی است.
صورت باطنی انسان همچون صورت ظاهریاش دارای هیئت و ترکیبی زشت یا زیباست.
در مفردات هر دو را (خَلق و خُلق) در اصل یکی میدانند، لکن «خَلق» (بالفتح) را مخصوص شکلها و هیئتهایی میداند که باچشم و بصر درک میشوند و «خُلق» (بالضم) را به سجایا و قوایی که با بصیرت قابل درکاند.
ابن مسکویه چنین میگوید: «خلق همان حالت نفسانی است که انسان را به انجام کارهایی دعوت میکند، بیآنکه نیاز به تفکر و اندیشه داشته باشد.
پس سلسله صفاتی که در نفس و روح انسان ثابت و ریشهدار است و به صورت ملکه شده و به راحتی منشأ صدور اعمال خوب یا بد میشود، اخلاق نامیده میشود.
گاهی این افعال و اعمال شرعاً و عقلاً پسندیده است که به آن اخلاق نیکو و گاهی ناپسند است که به آن اخلاق بد میگویند.
تاریخچه علم اخلاق
بیشک بحثهای اخلاقی از زمانی که انسان گام بر روی زمین گذارد آغاز شد، زیرا ما معتقدیم که حضرت آدم علیه السلام پیامبر خدا بود، نه تنها فرزندانش را با دستورهای اخلاقی آشنا ساخت بلکه خداوند از همان زمانی که او را آفرید و ساکن بهشت ساخت مسائل اخلاقی را با اوامر و نواهیاش به او آموخت.
سایر پیامبران الهی یکی پس از دیگری به تهذیب نفوس و تکمیل اخلاق که خمیر مایه سعادت انسانها است پرداختند، تا نوبت به حضرت مسیح علیه السلام رسید که بخش عظیمی از دستوراتش را مباحث اخلاقی تشکیل میدهد، و همه پیروان و علاقهمندان او، وی را به عنوان معلم بزرگ اخلاق میشناسند.
اما بزرگترین معلم اخلاق پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود که با شعار:
«انما بعثت لا تمم مکارم الاخلاق»
مبعوث شد و خداوند درباره خود او فرموده است:
« و انک لعلی خلق عظیم »
«اخلاق تو بسیار عظیم و شایسته است».
تعریف کلی اخلاق:
صفات و ویژگیهای پایدار در نفس که موجب میشوند کارهایی متناسب با آن صفات، بهطور خودجوش و بدون نیاز به تفکر و تأمل از انسان صادر شود.
وظایف مدیریت:
شناخت راههای موفقیت سازمان
برنامهریزی جهت ارتقای این راهها
افزایش عوامل تسهیلکننده
برطرف کردن مشکلات و کاهش یا رفع موانع بر اساس ارزشهای مورد قبول
انتخاب مدیر
در فرض احراز شایستگى باید تحقیق شود تا از میان شایستگان براى مسئولیت مدیریت بهترین و شایستهترین آنها از جهت احراز شرائط برگزیده شود.
از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمودهاند:
« من استعمل عاملا من المسلمین و هو یعلم ان فیهم اولى بذلک و اعلم بکتاب الله و سنة نبیه فقد خان الله و رسوله و جمیع المؤمنین»
« کسى که کارگزار و مدیرى را به کار گمارد در حالى که مىداند در میان مسلمانان فردى وجود دارد که براى آن مسئولیت شایستهتر و به قرآن و سنت آگاهتر است در این صورت قطعا به خدا و رسول خدا و همه مؤمنان خیانت کرده است. »
سخن از انتخاب فرد غیر شایسته نیست بلکه فرض بر شایستگى منتخب است در حالى که شخص شایستهترى وجود دارد.
اولویت و برترى را با اعلمیت به قرآن و سنت آمیخته کرده است زیرا کسى که مىخواهد اسلام را در حوزه مدیریتى خود پیاده کند و طبیعى است که لازمه عمل به اسلام آگاهى هرچه بیشتر به اسلام است.
چنین گزینشى را خیانت به خدا و رسول خدا و مؤمنان برشمرده است.
اخلاق مدیریتی:
استانداردهای رفتاری هستند که مدیران را در کارهایشــــان به صورت فردی راهنمایی میکند. چگونگی رفتارها را می توان بدینصورت نامبرد :